صدايي در صداي باد گم مي شود و به گوش قلبم نمي رسد
زمان مي گذرد و در انتهاي راه مي فهمي چقدر حرف نگفته در دل باقي ماند حرفهايي که مي توانست راهي به سوي عشق باشد
حرفهاي ناتمامي که در کوچه هاي بن بست زندگي اسيرندناگهان لحظه غربت مي رسد و تو در ميابي که چقدر زود دير شده
به تکاپو مي افتي...در غربت بيابان ,در کوچ شبانه پرستوها
در لحظه وصال موج و ساحل دنبال عشق مي گردي.
دير شده خيلي دير[گل][گل]