اواره شدن حکایت سختی نیست
از پاکی اشکهای خود فهمیدم
لبخند همیشه راز خوشبختی نیست
وفای بی وفایان کرده پیرم
برم یار وفا داری بگیرم
گر پیدا نشودیار وفادار
سر قبر وفاداران بمیرم
غزلهای فراوان دارم امشب
سرای هر دو چشمم خیس خیس است
هوای چشمه ساران دارم امشب
خزان بی تو بودن کرده زردم
برو باغ پریشان دارم امشب
در اینجا تاب ماندن نیست بی تو
که من پای گریزان دارم امشب
پرستو کوچک کردی از دیارم
ببین شوق بهاران دارم امشب
اگر روزی غمگین شدی ارام گریه کن تا شادی نا امید نشه
ایه ها پشت چشمم جان گرفت
ابرها از چارسوگردامدند
رفتم و پشت سرم باران گرفت
همینبرکه که در هفت اسمان همتا ندارد
هرکی می خواست گریه کنه بهشبگو اون دیگه نیست
قالب وبلاگ : قالب وبلاگ |